عزیز کهنه من
این روزها آنقدر به غمت خو گرفته ام که هیچگاه با خودت چنین مونس نبودم.
غمت از تو شیرینتر است
آنچه من از تو میخواستم در غمت میبینم.
حضور سبز و دائم
که چون سیالی مرا در بر میگیرد و یکدم رهایم نمیکند.
دوستش دارم که نه در میان دوستان نه در میان بیگانگان مرا فراموش نمیکند.
دوستش دارم که هیچگاه در میان درگیری هایش گم نمیشوم.